فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین فروردین ، غزل حافظ شماره 159
نقد صوفي نه همه صافي بي غش باشد ، اي بسا خرقه که مستوجب آتش باشد صوفي ما که ز ورد سحري مست شدي ، شامگاهش نگران باش که سرخوش باشد خوش بود گر محک تجربه آيد به ميان ، تا سيه روي شود هر که در او غش باشد خط ساقي گر از اين گونه زند نقش بر آب ، اي بسا رخ که به خونابه منقش باشد ناز پرورد تنعم نبرد راه به دوست ، عاشقي شيوه رندان بلاکش باشد غم دنيي دني چند خوري باده بخور ، حيف باشد دل دانا که مشوش باشد
دلق و سجاده حافظ ببرد باده فروش
،
گر شرابش ز کف ساقي مه وش باشد
تعبیر:
کارها را آسان نگیر و سهل انگاری را رها کن. تلاش و کوشش انسان را به همه چیز می رساند. از شکست ها نترس و از آنها به عنوان تجربه استفاده کن. هر کاری محتاج صداقت و ایمان است. با تظاهر و عوام فریبی به جایی نخواهی رسید.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اردیبهشت ، غزل حافظ شماره 462
يا مبسما يحاکي درجا من اللالي ، يا رب چه درخور آمد گردش خط هلالي حالي خيال وصلت خوش مي دهد فريبم ، تا خود چه نقش بازد اين صورت خيالي مي ده که گر چه گشتم نامه سياه عالم ، نوميد کي توان بود از لطف لايزالي ساقي بيار جامي و از خلوتم برون کش ، تا در به در بگردم قلاش و لاابالي از چار چيز مگذر گر عاقلي و زيرک ، امن و شراب بي غش معشوق و جاي خالي چون نيست نقش دوران در هيچ حال ثابت ، حافظ مکن شکايت تا مي خوريم حالي صافيست جام خاطر در دور آصف عهد ، قم فاسقني رحيقا اصفي من الزلال الملک قد تباهي من جده و جده ، يا رب که جاودان باد اين قدر و اين معالي
مسندفروز دولت کان شکوه و شوکت
،
برهان ملک و ملت بونصر بوالمعالي
تعبیر:
از شکست ها، ناامید و مأیوس نباش. غم و حسرت بر ایام گذشته دردی را از تو دوا نمی کند. شادمان باش و به خداوند توکل کن و کارها را سخت نگیر تا جهان بر تو سخت نگیرد. انسان دو بار متولد نمی شود پس لحظات عمر را غنیمت بدان و از آن لذت ببر.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین خرداد ، غزل حافظ شماره 181
بعد از اين دست من و دامن آن سرو بلند ، که به بالاي چمان از بن و بيخم برکند حاجت مطرب و مي نيست تو برقع بگشا ، که به رقص آوردم آتش رويت چو سپند هيچ رويي نشود آينه حجله بخت ، مگر آن روي که مالند در آن سم سمند گفتم اسرار غمت هر چه بود گو مي باش ، صبر از اين بيش ندارم چه کنم تا کي و چند مکش آن آهوي مشکين مرا اي صياد ، شرم از آن چشم سيه دار و مبندش به کمند من خاکي که از اين در نتوانم برخاست ، از کجا بوسه زنم بر لب آن قصر بلند
باز مستان دل از آن گيسوي مشکين حافظ
،
زان که ديوانه همان به که بود اندر بند
تعبیر:
با تمام وجود به هدف خود پایبند باش و آن را رها نکن. به کمک خداوند امید داشته باش تا مأیوس و نا امید نشوی. صبر و تحمل داشته باش و استقامت کن.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین تیر ، غزل حافظ شماره 75
خواب آن نرگس فتان تو بي چيزي نيست ، تاب آن زلف پريشان تو بي چيزي نيست از لبت شير روان بود که من مي گفتم ، اين شکر گرد نمکدان تو بي چيزي نيست جان درازي تو بادا که يقين مي دانم ، در کمان ناوک مژگان تو بي چيزي نيست مبتلايي به غم محنت و اندوه فراق ، اي دل اين ناله و افغان تو بي چيزي نيست دوش باد از سر کويش به گلستان بگذشت ، اي گل اين چاک گريبان تو بي چيزي نيست
درد عشق ار چه دل از خلق نهان مي دارد
،
حافظ اين ديده گريان تو بي چيزي نيست
تعبیر:
شکست تو در این راه پله ی صعودی است در راهی و هرگونه نقصان حکمتی دارد. چه بسا سلامتی تو در فقر باشد. امیدت را از دست نده. فعلاصلاح در این است که روزگار را اینطور طی کنی و یقین بدان راز بودن تو در این است که با روزگار صلح کنی.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مرداد ، غزل حافظ شماره 124
آن که از سنبل او غاليه تابي دارد ، باز با دلشدگان ناز و عتابي دارد از سر کشته خود مي گذري همچون باد ، چه توان کرد که عمر است و شتابي دارد ماه خورشيد نمايش ز پس پرده زلف ، آفتابيست که در پيش سحابي دارد چشم من کرد به هر گوشه روان سيل سرشک ، تا سهي سرو تو را تازه تر آبي دارد غمزه شوخ تو خونم به خطا مي ريزد ، فرصتش باد که خوش فکر صوابي دارد آب حيوان اگر اين است که دارد لب دوست ، روشن است اين که خضر بهره سرابي دارد چشم مخمور تو دارد ز دلم قصد جگر ، ترک مست است مگر ميل کبابي دارد جان بيمار مرا نيست ز تو روي سوال ، اي خوش آن خسته که از دوست جوابي دارد
کي کند سوي دل خسته حافظ نظري
،
چشم مستش که به هر گوشه خرابي دارد
تعبیر:
همراه هر خوشی و شادی رنج و حسرت است. باید آن را تحمل کرد. از دوری دوست در رنج و عذابی. راه رسیدن به او دشوار نیست. اگر عاشقی، صادق باش و ریا و تزویر را از خود دور کن. قدر لحظه ها و فرصت ها را بدان.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین شهریور ، غزل حافظ شماره 377
ما شبي دست برآريم و دعايي بکنيم ، غم هجران تو را چاره ز جايي بکنيم دل بيمار شد از دست رفيقان مددي ، تا طبيبش به سر آريم و دوايي بکنيم آن که بي جرم برنجيد و به تيغم زد و رفت ، بازش آريد خدا را که صفايي بکنيم خشک شد بيخ طرب راه خرابات کجاست ، تا در آن آب و هوا نشو و نمايي بکنيم مدد از خاطر رندان طلب اي دل ور نه ، کار صعب است مبادا که خطايي بکنيم سايه طاير کم حوصله کاري نکند ، طلب از سايه ميمون همايي بکنيم
دلم از پرده بشد حافظ خوشگوي کجاست
،
تا به قول و غزلش ساز نوايي بکنيم
تعبیر:
راه دشواری در پیش داری. برای رسیدن به هدف، اراده ای محکم لازم است. باید هوشیار و مراقب باشی تا دچار لغزش و خطا نشوی. از دوستان مشفق و آگاه راهنمایی بطلب و با آنها مشورت کن. صبر و حوصله کن تا با آرامش خاطر به کار خود ادامه بدهی.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین مهر ، غزل حافظ شماره 248
اي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر ، زار و بيمار غمم راحت جاني به من آر قلب بي حاصل ما را بزن اکسير مراد ، يعني از خاک در دوست نشاني به من آر در کمينگاه نظر با دل خويشم جنگ است ، ز ابرو و غمزه او تير و کماني به من آر در غريبي و فراق و غم دل پير شدم ، ساغر مي ز کف تازه جواني به من آر منکران را هم از اين مي دو سه ساغر بچشان ، وگر ايشان نستانند رواني به من آر ساقيا عشرت امروز به فردا مفکن ، يا ز ديوان قضا خط اماني به من آر
دلم از دست بشد دوش چو حافظ مي گفت
،
کاي صبا نکهتي از کوي فلاني به من آر
تعبیر:
غم و اندوهی بر قلبت چنگ انداخته است. از کسی دور شده ای و در انتظار به سر می بری. اما شب های انتظار به پایان می رسد و هر غم و اندوهی به خوشی و خرمی مبدل خواهد شد.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آبان ، غزل حافظ شماره 105
صوفي ار باده به اندازه خورد نوشش باد ، ور نه انديشه اين کار فراموشش باد آن که يک جرعه مي از دست تواند دادن ، دست با شاهد مقصود در آغوشش باد پير ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت ، آفرين بر نظر پاک خطاپوشش باد شاه ترکان سخن مدعيان مي شنود ، شرمي از مظلمه خون سياووشش باد گر چه از کبر سخن با من درويش نگفت ، جان فداي شکرين پسته خاموشش باد چشمم از آينه داران خط و خالش گشت ، لبم از بوسه ربايان بر و دوشش باد نرگس مست نوازش کن مردم دارش ، خون عاشق به قدح گر بخورد نوشش باد
به غلامي تو مشهور جهان شد حافظ
،
حلقه بندگي زلف تو در گوشش باد
تعبیر:
در هر کار اعتدال و میانه روی را پیشه کن. تکبر و غرور را رها کن تا راهی تازه پیش پای تو گشوده شود. دوستی به تو خیانت و از سادگی و صداقت تو سوء استفاده کرده است. بهتر است واقع بین و امیدوار باشی و زیرکی و هوشیاری را از دست ندهی.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین آذر ، غزل حافظ شماره 466
اين خرقه که من دارم در رهن شراب اولي ، وين دفتر بي معني غرق مي ناب اولي چون عمر تبه کردم چندان که نگه کردم ، در کنج خراباتي افتاده خراب اولي چون مصلحت انديشي دور است ز درويشي ، هم سينه پر از آتش هم ديده پرآب اولي من حالت زاهد را با خلق نخواهم گفت ، اين قصه اگر گويم با چنگ و رباب اولي تا بي سر و پا باشد اوضاع فلک زين دست ، در سر هوس ساقي در دست شراب اولي از همچو تو دلداري دل برنکنم آري ، چون تاب کشم باري زان زلف به تاب اولي
چون پير شدي حافظ از ميکده بيرون آي
،
رندي و هوسناکي در عهد شباب اولي
تعبیر:
بیهوده غمگین و ناراحت نباش. اگر به آرزو و هدف خود نرسیدی، دنیا به آخر نمی رسد. بهتر است که به کار دیگری بپردازی و روزگار را بر وفق مراد خود بگردانی. به اندازه ی توانایی و قابلیت های خود زندگی کن و خود را برای آرزوهای دور و دراز و دست نیافتنی به خطر نینداز.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین دی ، غزل حافظ شماره 205
تا ز ميخانه و مي نام و نشان خواهد بود ، سر ما خاک ره پير مغان خواهد بود حلقه پير مغان از ازلم در گوش است ، بر همانيم که بوديم و همان خواهد بود بر سر تربت ما چون گذري همت خواه ، که زيارتگه رندان جهان خواهد بود برو اي زاهد خودبين که ز چشم من و تو ، راز اين پرده نهان است و نهان خواهد بود ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز ، تا دگر خون که از ديده روان خواهد بود چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد ، تا دم صبح قيامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر از اين گونه مدد خواهد کرد
،
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود
تعبیر:
هیچ کس از آینده ی خود خبر ندارد اما می تواند آن را با درایت و عقل به نفع خود بسازد. در هر کاری صبر و استقامت و امید لازم است تا شاهد مقصود را در بر گیری.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین بهمن ، غزل حافظ شماره 182
حسب حالي ننوشتي و شد ايامي چند ، محرمي کو که فرستم به تو پيغامي چند ما بدان مقصد عالي نتوانيم رسيد ، هم مگر پيش نهد لطف شما گامي چند چون مي از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب ، فرصت عيش نگه دار و بزن جامي چند قند آميخته با گل نه علاج دل ماست ، بوسه اي چند برآميز به دشنامي چند زاهد از کوچه رندان به سلامت بگذر ، تا خرابت نکند صحبت بدنامي چند عيب مي جمله چو گفتي هنرش نيز بگو ، نفي حکمت مکن از بهر دل عامي چند اي گدايان خرابات خدا يار شماست ، چشم انعام مداريد ز انعامي چند پير ميخانه چه خوش گفت به دردي کش خويش ، که مگو حال دل سوخته با خامي چند
حافظ از شوق رخ مهر فروغ تو بسوخت
،
کامگارا نظري کن سوي ناکامي چند
تعبیر:
زمان را بیهوده از دست نده. فرصتها را غنیمت بدان و بیهوده به دنبال عیبجویی نباش. کمی اراده داشته باش و با دیگران مشورت کن تا بهتر بتوانی تصمیم بگیری.
فال حافظ روزانه شنبه 31 شهریور 1403 ، ویژه متولدین اسفند ، غزل حافظ شماره 127
روشني طلعت تو ماه ندارد ، پيش تو گل رونق گياه ندارد گوشه ابروي توست منزل جانم ، خوشتر از اين گوشه پادشاه ندارد تا چه کند با رخ تو دود دل من ، آينه داني که تاب آه ندارد شوخي نرگس نگر که پيش تو بشکفت ، چشم دريده ادب نگاه ندارد ديدم و آن چشم دل سيه که تو داري ، جانب هيچ آشنا نگاه ندارد رطل گرانم ده اي مريد خرابات ، شادي شيخي که خانقاه ندارد خون خور و خامش نشين که آن دل نازک ، طاقت فرياد دادخواه ندارد گو برو و آستين به خون جگر شوي ، هر که در اين آستانه راه ندارد ني من تنها کشم تطاول زلفت ، کيست که او داغ آن سياه ندارد
حافظ اگر سجده تو کرد مکن عيب
،
کافر عشق اي صنم گناه ندارد
تعبیر:
زندگی خوب و سعادتمندی در پیش داری. مغرور و متکبر نباش و با دوستان و اطرافیان با مهربانی رفتار کن. در زمان بی نیازی و توانایی، نیازمندان و کسانی را که به کمک تو امید دارند فراموش نکن.